از زیر درختان زیتون تا سیستم هشدار دهندهی زلزله
سعیده قرشی؛ معمار، پژوهشگر
در "وسوسههای ناکوک[1]" بود که میخواندم، میگفت: "زلزله چیز غریبی است. چشم باز میکنی میبینی وسط تپه تپههای گلی هستی که اول از همه سقف سفالیاش را چیدهاند اما هنوز نمیدانند اتاقها را چطور بسازند تا سقف برود بالا. آخر سقف خانهها باید بالاتر از سر و گردن باباها باشد. این بود که ما یک روز صبح پا شدیم و دیدیم سقفها را روی زمین چیدهاند و همه توی سرشان میزنند ..."
...
زلزلهی رودبار با ۳۷٬۰۰۰ نفر جانباخته و بیش از ۲۰۰ هزار واحد مسکونی تخریب شده بیتردید تأثیرگذارترین زلزله در زمینهی ساخت و ساز اصولی و مقاومسازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی بود و نقطهی عطفی در مطالعات زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در ایران شد. مدیر وقت در بخش زلزلهی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن با یادآوری مصائب فاجعهبار زلزلهی ۳۱ خرداد رودبار و منجیل در مصاحبهای گفت: این زلزله چنان تأثیرگذار بود که میتوان گفت، بعد از آن رویداد بود که ستاد مدیریت بحران وزارت کشور شکل گرفت، سازمان نظام مهندسی تأسیس شد، آییننامههای ساخت و ساز مقاوم در کشور تدوین شد و مراکز پژوهشی مرتبط با زلزله بسط و توسعه یافتند. از دیگر دستاوردهای مهم این واقعه برای جامعهی علمی کشور میتوان به تشکیل نخستین مراکز تحقیقاتی و پژوهشی مرتبط با زلزله، تدوین آئیننامهها و مقررات ملی ساختمان واستاندارها اشاره نمود. شکل گیری موزهی میراث روستایی و اقدام به حفظ بناهای ارزشمند روستایی بازمانده از دیگر اقدامات پس از زلزلهی مذکور بود.
اساسا رویدادهای پس از زلزله در همه جای دنیا از اهمیت ویژهای برخوردار است. مقیاس عمل متفاوت است اما به نظر بدیهی میآید که روی دادن یک فاجعه با تدبیر خاص به نقطهی عطفی برای بهبود یک وضعیت نیز تبدیل میشود. در این ارتباط تجربیات ارزشمندی در جهان قابل ذکر است.
مکزیک پنج سال پس از زلزلهی فاجعهبار و ویرانگر 1985 که جان حدود 10 هزار نفر را گرفت، مجهز به یکی از موثرترین سیستمهای هشدار دهندهی زلزله شد. خرابیهای گستردهی ناشی از این زمینلرزه، سبب بیخانمانی و آواره شدن ۳۰۰ هزار نفر شد.
رشد قارچگونهی ساختمانهای ضعیف و نامقاوم در هند در مجاورت ساختمانهای عظیم و لوکس و ساختمانهای بزرگ دولتی و مراکز خرید در کنار یک جمعیت فوقالعاده متراکم به منزلهی یک بمب ساعتی است. این کشور در 15 سال اخیر بیش از 10 زلزلهی بزرگ را تجربه کرده که این زلزلهها باعث مرگ بیش از 20 هزار نفر شده است. مرکز مدیریت بحران ملی هند برنامههای ویژهای برای مقابله با زلزله دارد:
- تدوین ضوابط و مقررات معماری
- ساخت خانههای ایمن و مقاوم
- انعطافپذیری در بازسازی مطابق نیازهای منطقه و جامعه
- مشاركت با مردم و انعكاس نیازهای آنان به وسیله خودشان
- كمك به مردم و تشویق مردم در جهت كمك به خودشان
- بهبود ساختار مدیریت و مشخص كردن چارچوب آن
- توجه به نقش گروههای NGO و هدایت آنان
- توجه به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و انعكاس آن در بازسازی.
دولت ژاپن نیز با هدف بازسازی خلاق و ساختن یك جامعهی بهتر از نظر امنیت، بقا و جذابیت از یك سو و غنی بودن از نظر رفاه و آسایش، فرهنگ، صنعت و مقابله در برابر سوانح و بحران از سوی دیگر، چهاراستراتژی اساسی زیر را اتخاذ نمودهاست:
استراتژی اول : امنیت دایرهی مدیریت بحران
استراتژی دوم: بازسازی صنایع
استراتژی سوم: بازسازی فرهنگی که در این رابطه اقدامات زیر انجام میشود:
- بازسازی بناهای تاریخی
- افزایش تعداد فستیوالها و فعالیتهای فرهنگی از قبیل فستیوال تابستانی كوبه و رومیناری
- حفظ یاد و خاطرهی زلزله.
استراتژی چهارم: همكاری بین مردم که بر مبنای آن زمینهسازی برای حضور مردم در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی به شكل زیر صورت میگیرد:
- افزایش تعداد تشكلهای مردمی
- حمایت و ایجاد تجارتهای مردمی (نه فقط تجارتهای سود آور، بلكه كلیه فعالیتهایی كه در جهت آسایش مردم انجام میگیرد).
استفاده از تجارب برنامههای بازسازی سایر كشورهای جهان برای طراحی یك چهارچوب محكم و سازماندهی شده مفید است. اگر بخواهیم یک جمعبندی از آنچه که تجربیات جهانی نامیده میشود ارائه کنیم، به نظر میرسد بازسازی صحیح و كامل شامل موارد زیر باشد:
- ایجاد اشتغال برای مردم محلی
- تعیین و توسعهی منابع انسانی و مادی همراه با آموزشهای مناسب
- اطمینان از حضور مالكین بناهای ویرانشده در روند بازسازی و نیز دسترسی آسان آنها به اطلاعات، اعتبارات بانكی و سازمانهای مسوول ارایه خدمات
- بهبود وضعیت تاسیسات زیربنایی كالبدی و اجتماعی در جهت نیازهای مردم با در نظر داشتن قشرهای آسیب دیده
- ایجاد ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله و قابل استفاده به هنگام وقوع حادثه
- بازسازی كالبدی همراه با بازسازی روحی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی
- استفاده از مشاركت مردمی در روند بازسازی با توجه به تواناییها و تمایل آنها در كلیهی سطوح.
...
نزدیک به سه دهه میگذرد. شاید باید دوباره به رودبار بازگردیم، به "زیر درختان زیتون"، همانطور که کیارستمی بازگشت و خرق عادت کرد و بازیگری حرفهای (محمدعلی کشاورز) را با خود برد. اما هنوز داستان اصلی بر پایهی زندگی (و بازسازی روانی اجتماعی بعد از زمین لرزه) بود و به صورت داستان عشق حسین رضایی (از اهالی کوکر) به دختری به نام طاهره بازگو شد ...
آری زلزله آمده است اما زندگی ادامه دارد و محمد علی کشاورز بازیگر-کارگردان که میتواند به گونهای نشانی از خود فیلم ساز باشد، امده است تا این داستان امید وعشق را به تصویر بکشد. عشقی روستایی که در زیر درختان زیتون شکل میگیرد و همینجاست که عاشق باید برای رسیدن به عشق خود تلاش کند.
نداشتن خانه و ویران شدن آشیانه ساکنان منطقهی زلزله زده و آیندهای که زلزله بازخواهدگشت. به این ترتیب کیارستمی تنها سینماگری است که با نگاه واقعگرایانه به زیبایی قبل، چند ماه بعد و چهار سال بعد از زمین لرزهای فاجعه بار را به تصویر کشیده و با نگاهی انسانی ضمن نمایش روزگار مردمان عادی ساکن در منطقهی رودبار و رستم آباد، اهمیت بازسازی روانی و اجتماعی را به نمایش گذاشته است. این در حالی است که معمولا بازسازی، به صورت ساخت خانهها و تحویل آن به زلزله زدگان تلقی میشود و کمتر به مسئلهی بازسازی روانی و عاطفی بعد از زلزله، چه از دید مسائل اجتماعی و چه از دیدگاه هنرمندان توجه میشود.
[1] کتاب وسوسه های ناکوک نوشته اشا صدر