در این بخش شما شروع به یادگیری "زبان هنر" از طریق یک رویکرد ساختاری نسبت به اصطلاحات و مثالهایی می کنید که برای توصیف و تحلیل هر اثر هنری استفاده می شود.

عنصر خط
در اصل، وقتی دو یا چند نقطه را کنار هم بگذارید، یک خط ایجاد می کنید. یک خط را می توان بطور شاعرانه به عنوان یک نقطه در حال رقص تعریف کرد.
انواع مختلفی از خطوط وجود دارد که تمامی آنها طولشان از عرض آنها بیشتر است.
بسته به نوع انتخاب هنرمند برای استفاده از آنها، خطوط می توانند ایستا یا پویا باشند. آنها به تعیین حرکت، جهت و انرژی در یک اثر هنری کمک می کنند.
ما در زندگی روزمره همه جا در اطراف خود خط را می بینیم. سیم های تلفن، شاخه های درخت، اتصالات جت ها و جاده های پیچ در پیچ فقط چند نمونه است. به عکس زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه بخشی از محیط های طبیعی و ساخته شده است.

در تصویر فوق طوفان رعد و برق ما خطوط مختلف زیادی را می بینیم. مطمئناً خطوط مبهم از رعد و برق به خودی خود بر این تصویر حاکم است.

خطوط واقعی همان مواردی هستند که از نظر فیزیکی وجود دارند. حاشیه نوار چسب و عناصر تزئینی خطی در برخی از لباس ها نمونه هایی از یک خط واقعی هستند. چند خط واقعی دیگر را می توانید در نقاشی پیدا کنید؟ برخی خطوط نیز خط هایی هستند که با اتصال بصری دو یا چند منطقه به یکدیگر ایجاد می شوند.

فضای بین Infanta Margarita - فیگور بلوند اصلی در این ترکیب - و "meninas" یا ندیمگان ، در سمت چپ و راست او ، از این دست خطوط هستند.

هر دو رابطه مورب برقرار می کنند که حاکی از حرکت است. با اتصال بصری فضای بین سرهای تمام چهره های نقاشی، حس حرکت را داریم که قسمت پایین تر ترکیب را در حرکت نگه می دارد و تعادل را در برابر مناطق تاریک تر و ساکت تر بالایی از نقاشی بوجود آورده است.
این خطوط همچنین می توانند هنگامی ایجاد شوند که دو ناحیه از رنگ ها یا تن های مختلف با هم برخورد میکنند.

مجسمه Laocoon در زیر ، چهره یکی از اساطیر یونانی و رومی است، به همراه پسرانش که توسط مارهای دریایی که توسط الهه آتنا خفه شده اند. مجموعه مجسمه ها دلالت بر خطوط درحال حرکت است که به عنوان چهره هایی در حال عذاب علیه مارها، حرکت می کند.

خطوط مستقیم یا کلاسیک ساختار یک ترکیب را ایجاد می کنند. آنها را می توان به محور افقی، عمودی یا مورب یک سطح جهت داد. خطوط مستقیم به طور طبیعی پایدار هستند، در حالی که هنوز به یک ترکیب جهت می دهند.
دوباره به Laocoon نگاه کنید تا خطوط بیانگر در اندامهای پوسته پوسته و شکل سینوسی مارها را مشاهده کنید. در حقیقت، به نظر می رسد این مجسمه از چیزی جز خطوط رسا، شکل ها و فرم ها ساخته نشده است.

انواع دیگری از خط وجود دارد که ویژگی های موارد فوق را در بر می گیرد، که در کنار هم جمع شده اند، به ایجاد عناصر هنری اضافی و آهنگ های غنی تر و متنوع تری کمک می کنند. برای آشنایی با این نوع خط ها به تصاویر و نمونه های زیر مراجعه کنید.

طرح کلی، ساده ترین از این موارد است. آنها مسیری را در اطراف لبه یک شکل ایجاد می کنند. در حقیقت ، طرح های کلی اشکال را تعریف می کنند.

خط منحنی

خطوط منحنی متقاطع برای مشخص کردن تفاوت در ویژگی های سطح، مسیری را در یک شکل دنبال می کنند. آنها به شکل صاف حس یک حجم می دهند (توهم سه بعد) و همچنین می توانند برای ایجاد سایه استفاده شوند.

خطوط هاشوری

خطوط هاشوری در فواصل کوتاه در یک جهت تکرار می شوند. آنها سایه و بافت بصری را به سطح یک شی می دهند.

خطوط هاشوری متقاطع

خطوط هاشوری باعث ایجاد آهنگ و بافت می شوند.آنها می توانند به هر جهت متمایل شوند. چندین لایه از خطوط هاشوری می تواند سایه های غنی و متنوع را با دستکاری فشار ابزار طراحی برای ایجاد طیف وسیعی از مقادیر به اشیاء بدهد.

خطوط متقاطع

کیفیت خط به معنای شخصیت تعبیه شده در روشی است که یک خط از خود نشان می دهد. برخی خطوط دارای خصوصیاتی هستند که آنها را از دیگران متمایز می کند. خطوط لبه دار و سخت، دارای حرکات بصری بریده بریده هستند، در حالی که خطوط آل ، احساس راحتی بیشتری ایجاد می کنند.

خطوط پیمایشی می توانند هندسی و یا بیانگر باشند و در مثالها می بینید که چگونه مسیرهای نامعین آنها سطح را به درجات مختلف زنده می کند.

اگرچه خط به عنوان یک عنصر بصری عموما نقش مهمی در هنر تجسمی ایفا می کند، نمونه های شگفت انگیزی وجود دارد که در آن خط از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

تهیه و تنطیم: حسام زمانپور