هنرمندان به دنیای هنر یارانه پرداخت می کنند

یکی از بنیانگذاران رشته اقتصاد هنر در دانشگاه های ایران گفت: معدل درآمدِ هنریِ 85 درصد از هنرمندان نقاش کشور کمتر از معدل درآمد کارکنانِ دولت است.

به گزارش گالری آنلاین به نقل از خبرگزاری اقتصادی ایران، دکتر حمیدرضا ششجوانی اقتصاددان حوزه فرهنگ در گفتگو با خبرنگار اکونیوز مبنی بر اوضاع بازار کار هنرمندان اظهار داشت: هنرمندان بر اساس حضورشان در بازار کار به دو دسته تقسیم می شوند یک دستۀ بزرگ که بیش از 90 درصد هنرمندان را در بر می گیرد که به آن بازار همگانی می‌گوییم و یک دستۀ خیلی کوچک که شامل هنرمندانی است که می توانند از راه فروش آثارشان زندگی کنند و برخی از این افراد ستاره های هنری هستند نام این بخش بازار پُرمایه است در این جا به بازار پرمایه کاری نداریم و روی بازار همگانی متمرکز می شویم در بازار همگانی میزان عرضۀ هنر بالاتر از تقاضاست و هنرمندان آثارِ فراوانی تولید کرده‌اند که به دست خریدار نمی‌رسد و نظام توزیع هم نمی‌تواند آن‌ همه کار را در خود نگه دارد بنا بر این در خانۀ خود هنرمندان می ماند.

وی گفت: خرید در بازار همگانی، به خاطر دلایل زیبایی‌شناختی است نه سرمایه‌گذاری پس برای دلالان هم نمی‌صرفد روی آثار این هنرمندان سرمایه‌گذاری کنند حرفم را خلاصه کنم؛ بیش‌ترِ این هنرمندان گهگاه اثری می فروشند اما این طور نیست که بتوانند زندگی‌شان را تنها با فروش هنر اداره کنند برای همین دائماً در مشاغل نزدیک به هنر مشغول کار هستند یا این که در مواردی شغلی بیرون از دنیای هنر کار می‌کنند و درآمدشان را صرف هنری می کنند که پول چندانی عایدشان نمی شود اما راضی هستند هنرمند از پول بدش نمی آید با این تفاسیر برای پول هم کار نمی کند سرخوشی و لذتی که از کار هنری به دست می آورد برایش مهم تر از پول است برای همین در ادبیات اقتصاد هنر به این وضعیت «درآمد روانی» می گوییم.

این مدرس دانشگاه گفت: به همین دلیل اساساً هنرمندان در بازار همگانی افراد کم درآمدی هستند و بیش از این که از دنیای هنر درآمدی به دست بیاورند خرجِ دنیای هنر می کنند به اصطلاح می گوییم هنرمندان به دنیای هنر یارانه می دهند کارمند دولت حداکثر 8 ساعت در روز کار می کند اما یک نقاش ممکن است ساعات زیادی از روز را در آتلیه اش باشد، نقاشی را در نظر بگیرید که ارث یا درآمد خانوادگی‌اش را صرف کارش می‌کند یا با اختصاص وقت زیاد به هنرش خودش را از درآمدهای دیگر محروم می‌کند این وضعیت را «جریمۀ درآمدی» می گوییم جریمه درآمدی در هنر خیلی بالاست.

وی گفت: مطابق تحقیقی که روی هنرمندان نقاش ایران انجام داده ایم معدل درآمدِ هنریِ 85 درصد از هنرمندان نقاش کمتر از معدل درآمد کارکنانِ دولت بود اینجاست که می فهمیم 85درصد از هنرمندان جریمۀ هنرمند شدن می‌پردازند یعنی اگر هنرمند نمی شدند و به کارمند سادۀ دولت درمی آمدند درآمد بالاتری داشتند این که اندازۀ این جریمه چقدر است، موضوع تحقیقی جدی است که در حال انجام است بر اساس مطالعات مشابه در سایر مشاغل خلاق جریمۀ درآمدی حداقل 40 و حداکثر 80 درصد خواهد بود به عبارت دیگر چنانچه این مقدار را صحیح فرض کنیم درآمد هنرمندان از کار هنریشان بین 40 تا 80 درصد کم تر از میانگین درآمد شغل همطرازشان است.

دکتر حمیدرضا ششجوانی مشاور پارک ملی صنایع فرهنگی گفت: در پاسخ به پرسشی دربارۀ اثرات تحریم در زندگی هنرمندان گفت: از آن جایی که مراودات مالی، گمرکی، مالیاتی و بیمه ای با موسسات ایرانی دشواریهایی دارد، طی یک سال اخیر یا درخواستهای موسسات هنری ایرانی برای حضور در بازارهای بین المللی نادیده گرفته می شود و یا این که در موارد نادری (آرت بازل هنگ کنگ) با این که روالش بر این بوده که مانند سالهای سابق برخی از موسسات ایرانی حضور داشته اند، از حضور ایرانیان جلوگیری کرده است در مواردی هم که هیچگونه مراودۀ مالی در کار نبوده باز هم ایجاد موانع ذهنی و ایران هراسی باعث شده که هنرمندان و کارآفرینان هنری را برای شرکت در مجامع حرفه ای دعوت نکنند (البته این طور نیست که این رویۀ غالب باشد، هنوز هم هنرمندان و موسسات ایرانی در برخی رویدادهای مهم حضور دارند.)

وی ادامه داد: فارغ از کسب درآمد، یکی از مهمترین کارکردهای بازارهای هنری، جشنواره ها یا هر نوع گردهمآیی ،حرفهای ایجاد روابط جدید برای سفارش گرفتن پروژه های جدید است از این لحاظ نبودن هنرمندان و موسسات ایرانی در این مراسم فرصت های آنان را بسیار محدود می کند و اتفاقا این جا همان جایی است که فرهنگ می تواند پروژه های ایران هراسی را کم اثر کند.

حمیدرضا ششجوانی گفت: نکته دیگر کاهشِ ارزش هنر ایرانی به دلیل کاهش نرخِ برابری قدرت خرید Purchasing power parity است. هنر ایران بیشتر در داخل به فروش می رسد و در خوشبینانه ترین تخمین ها 25% خریدار خارجی دارد، از این رو با نوسان قیمت ارز نمی توان قیمتها را افزایش داد چرا که دوگانگی قیمت در داخل و خارج به بازار به طور کلی صدمه می زند از این رو فعالان بازار نمی توانند با افزایش قیمت دلار به همان قیمت دلاری سابق کالای‌شان را بفروشند و در کل بازار کالاهای هنری ایران دچار کاهش قیمت محسوس شده که از ارزشش در نظر مشتری کاسته است و همچنین تحریم باعث از دست رفتن بازار خدمات دهی به کشورهای همسایه و کم توان شدن در رقابت با حوزه های تمدنی همجوار از جمله مواردی است که بازار هنر ایران را در سطح بین المللی کمرنگ می کند.

وی در پاسخ به سوال زهرا محمدی خبرنگار اکونیوز که منظور از توان رقابت را از دست می دهیم یا هنرمان کم توان می شود چیست؟ گفت: هر دو! ببینید کانون‌های رقیب ما در صادرات خدمات و کالاهای فرهنگی و هنری به صورت سنتی کانونهای فرهنگی عرب، ترک، هند و آسیای میانی هستند که در طول تاریخ با ما در رقابت بوده اند تحریم برای آنان گشایش و برای ما محدودیت خواهد بود با توجه به جهانی شدن بازارهای فرهنگی و درک سیاستمداران کشورهای پیرامون از اهمیت پنجرۀ اقتصاد خلاق توجه و فعالیتشان بیشتر هم خواهد شد به صورت تاریخی خصوصا در دوره پهلوی دوم ما فرصت پیشتازی در بیشتر عرصه ها را داشتیم اما جنگ تحمیلی فرصتها را برابر و تحریم های کنونی ما را در موقعیت پایینتری قرار داده است با این که رقبای ما در محتوا دچار کمبود بوده اند، اما به دلیل منابع مالی بیشتر، فرصتهای بهتری در بازارهای جهانی هنر و فرهنگ پیدا کرده اند و طولانی شدن تحریمها وضعیت ما را بدتر خواهد کرد.

آخرین مورد مشکلات ناشی از تحریم هزینه های ناشی از پروتوکل استا ESTA Protocol بوده است که موانع جدی ایجاد کرده شاید شما بدانید که مدیران شرکتها، هنرمندان و کارگزارانی که شهروند امریکا نیستند و می توانند بدون ویزا وارد خاک این کشور شوند در صورتی که به ایران بیایند بایستی برای ورود دوباره به خاک امریکا درخواست ویزا بدهند و چون این کار زمان بر است و آن ها هم منافع تجاری بیشتری در امریکا دارند، حاضر نمی شوند به ایران بیایند برخی از توافقات پیشین برای جشنواره ها، برنامه های مشترک و پروژه های پژوهشی به همین دلیل معلق شده اند.

logo-samandehi