امروز 24 نوامبر سالروز تولد هنرمند فرانسوی آنری دو تولوز-لوترک
آنری دو تولوز-لوترک، با نام کامل آنری ماری رمون دو تولوز-لوترک-مونفا ( زاده ۲۴ نوامبر ۱۸۶۴ در شهر البی از ایالات جنوب فرانسه – درگذشته ۹ سپتامبر ۱۹۰۱) نقاش و گرافیست فرانسوی بود که به همراه گوگن، سزان، و ون گوگ از جمله پیشروان سبک پسادریافتگری به شمار میرفت.
پدر و مادر آنری دو تولوز لوترک از خانوادههای قدیمی و اشرافی فرانسه بودند که از سال ۱۵۲۷ در آنجا میزیستند. لوترک اولین فرزند خانواده بود. برادر کوچکترش نیز در ۲۸ اوت ۱۸۶۷ متولد شد، اما سال بعد درگذشت. بعد از مرگ برادرش، پدر و مادرش از هم جدا شدند؛ که البته پرستار بچه مراقبت از او را بر عهده گرفت. در هشتسالگی به قصد زندگی با مادرش به پاریس رفت و شروع به طراحی و کاریکاتور در کتابهای مدرسهاش کرد. خانوادهاش سریعاً به استعداد او در طراحی و نقاشی پی بردند، یکی از دوستان پدرش به نام رنه پریسنتو گاهگاهی به صورت غیررسمی به او درسهایی میداد. بعضی از نقاشیهای اولیهٔ او از اسبها میباشد، که تخصص پریسنتو بودند.
در ۱۸۷۵ به البی برگشت بهخاطر اینکه مادرش پی به مریضی او برد. او بهخاطر بیماری بسیار ضعیف بود و مادرش با دکترهای بسیاری برای یافتن راهی برای بهبود رشد فرزندش مشورت میکرد.
پدر و مادر لوترک با هم نسبت فامیلی نزدیکی داشتند و مشکلات مادرزادی هنری بدین خاطر بود. او در سیزدهسالگی استخوان ران راستش شکست و در چهاردهسالگی استخوان ران چپش شکست. او هیچوقت به طور کامل بهبود نیافت. فیزیوتراپهای معاصر علت این مشکل را اختلال ناشناختهٔ ژنتیکیای که، Pycnodysostosis (که به اسم سندرم تولوز لوترک نیز معروف است)
رشد پاهای او متوقف شد به طوری که او به عنوان یک بزرگسال تنها یک متر و پنجاه و چهار سانت قد داشت. بالاتنهٔ او به اندازهٔ یک بزرگسال بود درحالیکه او دارای پاهایی به اندازه یک کودک بود.
چون از لحاظ فیزیکی قادر به انجام بسیاری از فعالیتهای عادی مردان همسن خود نبود، تولوز خود را در هنر غوطهور کرد. او از نقاشان مهم پست امرسیونیست، تصویرگر هنر نو، و چاپ سنگی شد؛ و در آثارش جزئیات بسیاری از زندگی غیرمتعارف و آزادانهٔ مردم پاریس در اواخر قرن نوزدهم را به تصویر کشیده است. در اواسط دههٔ ۱۸۹۰ میلادی لوترک تعدادی تصویرسازی به مجله le Rire تقدیم کرد.
بعد از اینکه او در اولین امتحان ورودی کالجش رد شد، توانست در دومین تلاشش موفق شود و درسش را تمام کند. در طول اقامتش در شهر نیس، ترقی او در نقاشی و طراحی پرینستو را تحت تأثیر قرار داد، پرینستو پدر و مادر هانری را متقاعد کرد که بگذارند او به پاریس برگردد و تحت تعلیم نقاش تحسین شده لئون بونت قرار بگیرد. مادر هنری به خاطر جاهطلبیهایش و هدف هانری در تبدیل شدن به یک نقاش محترم، از نفوذ خانوادهٔ خود برای وارد کردن هانری در استودیو بونت استفاده کرد.
تولوز لوترک که تقریباً در تمام بزرگسالی الکلی بود، پیش از مرگ مدت کوتاهی را در آسایشگاه بود. او در سی و شش سالگی به دلیل اعتیاد به الکل و سفلیس در املاک خانوداگیاشان در مالمور فوت کرد. او در verdelais, Gironde چند کیلومتر دورتر از Chateau Malrome جایی که فوت کرد، دفن شد.
او طول زندگی حرفهایاش که کمتر از بیست سال بود، ۷۳۱ بوم، ۲۷۵ آبرنگ، ۳۶۵ چاپ و پوستر ۵۰۸۴ طراحی، تعدادی کار سرامیک و رنگآمیزی روی شیشه دارد و تعداد نامعلومی آثارش گمشده است. او از نقاشان امپرسیونیست به خصوص کارهای فیگوراتیو مانه و دگا الهام گرفته است و سبک کار او نیز تحت تأثیر چاپهای چوبی ژاپنی بوده است که در آن هنگام در محافل هنری پاریس محبوبیت داشت.
در کارهای تولوز لوترک میتوان شباهتهای بسیاری با اثر بار در فولی-برژر و پشت صحنه رقص باله اثر دگا دارد. او به خوبی از مردم در محیط کارشان همراه با رنگ و حرکت زنده، در زندگی شبانه نقاشی و طراحی میکرد. او استادانه از افراد در جمعیت نقاشی میکرد به طوری که به شدت منفرد بودند؛ و زمانی که نقاشیاش کامل میشد از سیلوئت فیگورها شخصیت آنها قابل شناسایی بود و اسم بسیاری ازین اشخاص ثبت شده است. برخورد او با سوژهاش چه پرتره و چه با صحنههای زندگی شبانه یا جزئیات در عین حال هم احساسی و هم بیعاطفه توصیف شده است.
آثار استادانهٔ او از مردم بستگی بسیاری به شیوهٔ نقاشانهای دارد که حاوی خطوط بلند و ضرب قلمهایش دارد. او اکثراً از قلمموهای موبلند و نازک استفاده میکرد که باعث میشد قسمت زیادی از نواحی طراحی شده خالی بماند. بسیاری از آثار او را میتوان طراحیهای رنگی توصیف کرد.
آخرین کلماتی که گفت برای خداحافظی با پدرش این بود: Le Vieux Con! که یعنی «احمق پیر» که هممعنی ساده و هم توهینآمیز دارد. هرچند روایت دیگری هست که میگویند گفته Je savais papa, que vous ne manqueriez pasl’hallali که یعنی میدانم پدر، که از مرگ نخواهی گریخت.
بعد از مرگ تولوز لوترک مادرش و فروشنده آثارش Maurice Joyant آثارش را ترویج دادند. مادرش مبلغی را هزینه کرد تا موزهای از آثار او در محل تولدش بسازند. موزه تولوز لوترک بزرگترین مجموعه از نقاشیهای او را دارد.